مصاحبه با خانه فرهنگ ، ایثار و مقاومت
مدیر روابط عمومی مجله موفقیت به بهانه نخستین نشان ایثار و رسانه:
برنامهریزی مدونی برای ترویج فرهنگ ایثار نداریم
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی خانه فرهنگ ایثار و مقاومت؛ ایثار و دیگرخواهی از دیرباز در ایران به عنوان ارزشی غالب و پذیرفته شده مطرح بوده است و همواره ایثارگران در حافظۀ جمعی مردم این دیار زنده و جائید میمانند از فداکاری آریو برزن در برابر لشکر اسکندر تا دهقان فداکار برای نگه داشتن قطار. رسانهها به عنوان یکی از تاثیرگذارترین بخشهای فرهنگی همیشه در معرفی، شناساندن و تحریک افکار عمومی موثر بودهاند به همین دلیل برای نخستین بار امسال در بهمن ماه نشان و جایزه ایثار و رسانه به برترینهای رسانه در بحث ایثار تعلق خواهد گرفت. به همین بهانه با رضا منصورنیا مدیر روابط عمومی مجله موفقیت به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
به عنوان یک روزنامه نگار نظرتان راجع به راههای گسترش فضای عمومی ایثار چیست ؟
حلقه مفقود این قضیه بخش فرهنگسازی است. یعنی یک اُرگانی باید در رابطه با جاری و ساری شدن این فرهنگ برای مردم کار کند. عملاً خیلی از نهادها متولی هستند ولی برنامهریزی مدونی در این قضیه نیست. من فکر میکنم این بزرگترین ضعف ما است. در حالی که منبعث از فرهنگ و دین ما است. در جای جای دین مبین اسلام و فرهنگ ایران بحث ایثار وجود دارد ولی عملاً به علت عدم برنامهریزی مشخص در نهادهای مختلف ممکن است نمی توانند کار خود را به درستی انجام دهند. مثلاً در در ارتباط با تکریم فرهنگ شهادت بنیاد شهید و وزارت ارشاد و خیلی نهادها درگیر موازی کاری هستند . ممکن است هر کس به لحاظ دید و تفکرش به خاطر مسئولیت اجتماعی که درقبال با مردم و اجتماع دارد کاری انجام دهد. من فکر میکنم نبود ساماندهی مراکز مرتبط با این مهم ، در این سیوچند سال اخیر یک جور موازی کاری ایجاد شده است. همه سعی میکنند کمک کنند ولی خروجی مشخصی نداشته است.
وضعیت عمومی ارزشهای ایثارگری در جامعههای کنونی چگونه است؟
من فکر میکنم مردم علاقهمند هستند که زمینههایی مشخص بشود ما جنگ هشت ساله را پشت سر گذاشتهایم در جنگ مردم را دیدیم که با دست وجیب خالی سعی میکردند برای جبهه کمک بفرستند و بعد از آن در سالهای بعد از جنگ با این که کشور متحمل هزینه شده بود باز هم همسایه از حال همسایه خبر داشت. مردم نسبت به هم مهربانتر برخورد میکردند و گذشت و ایثار بیشتری داشتند. با بالا گرفتن مشکلات اقتصادی در بین مردم، شاید مشغله مردم بیشتر روی گذران زندگی خودشان متمرکز شد و جدا از اینکه خداوند بزرگ دیگرخواهی را در ذات و در فطرتشان نهاده و وجود دارد ولی مشغله مردم به لحاظ گذران زندگی باعث میشود که کمی کم توجه شوند. رسانهها به عنوان آیتمهای فراگیر میتوانند در گسترش و رشد فرهنگ موثر باشند. گهگاهی کاری ایجاد شده و آن گوهر پاک در وجود مردم یک لحظه اثر مثبت گذاشته و بعد رها شده است. من فکر میکنم در شرایط فعلی مردم زمینهاش را دارند ولی زمینه داشتن الزاماً باید با برنامه باشد. من باید انسان درستی باشم و کارهای مثبتی انجام دهم ولی تا زمانیکه اعتماد نکنم که به کجا کمک کنم و دچار تناقض و عدم اعتماد شوم کارم به شدت اُفت میکند.
در شرایط فعلی یک موجی در فضای مجازی ایجاد میشود و چون فراگیرتر است و ضریب نفوذ بالایی دارد اثر لحظهای ایجاد میکند. در حال حاضر به علت علاقهمندی به فضای مجازی اگر موجی ایجاد شود مردم همراه میشوند و شاید بسته به اعتقاداتشان این حرکت را انجام میدهند.
رسانهها چه تاثیری میتوانند درنهادینه کردن ارزشهای دیگر خواهی و ایثار داشته باشند؟
شما در حال حاضر در هر کجای دنیا که میروید رسانهها حرف اول را میزنند. مثلاً در ایران در دهه شصت و هفتاد تمرکز ما در رادیو و تلویزیون بود من چون مشاوره تبلیغاتی مجموعه بودم و برای آنها برنامهریزی میکردم میگفتم هیچ دوست یا رفیقی به اندازه تلویزیون در خصوصیترین لحظههای زندگی مردم وجود ندارد که بخواهد هر لحظه پیامی به آنها منتقل کند. این ارائه پیام باید زمانی باشد که من حال خوبی دارم و بتوانم آن پیام رابپذیرم. تواتر و تداوم اطلاع رسانی و پیام رسانی در آن دفعاتی که من پیام را به آن انتقال میدهم در این زمینه موثر بود. افکار مردم از طریق کانالهای مختلف با تکرار اثر خودش را داشت. در دهه نود و ایران هزاروچهارصد عملاً فراتر از رسانه ملی و شبکههای اجتماعی حتی فراتر از آن چه بخواهیم وچه نخواهیم در شبکههای ماهواره، تسری پیدا میکنند. قطعاً رسانهها متاسفانه یا خوشبختانه برای انتقال این پیام و تثبیت فرهنگ در بین مردم بسیار تاثیر گذار است.
به عنوان یک فرد رسانهای چه پیشنهادی برای تقویت ارزشهای ایثارگرانه در فضای عمومی جامعه دارید؟
گوهر ناب انسان همیشه پذیرای بهترینهاست و خداوند این لطف را در حق اشرف مخلوقات کرده، این امکان را به او داده که به هر ترتیب بتواند پیام درست را با تمام وجود درک کند وآن را انتشار دهد. به نظر من یک بخش یا یک نهاد باید متولی بشود. مثلاً در رابطه با ایثار وشهادت، بنیاد شهید متولی آن است و در رابطه با فرهنگ ایثار در حوزه ارتباطات اجتماعی و ارتباطات، یک بخش از آن به دست وزارت ارشاد اسلامی و بخش دیگری به دست نیروی انتظامی و قوه قضائیه و معاونت پیشگیری از جرائم است. اینها تحت یک ضابطه مشخص باید با هم موازی و همسو شود. باید وظیفه هر ارگان مشخص شود، اگر بودجهای میخواهد اختصاص داده شود و درست هزینه شود. در رابطه با فرهنگ ایثار و شهادت نیازمند آن هستیم که این فرهنگ نهادینه و تقسیم وظایف شود.
باید این کار استمرار داشته باشد، نه فقط در یک هفته و یک ماه و یک سالی که مقام معظم رهبری موضوعی را مطرح میکنند. همه دستگاهها باید بیایند و موظف شوند تا این فرهنگ مداوم و مستمر باشد و از طریق همه رسانهها پیگیری شود. علیالخصوص تلویزیون، نباید برای پخش و آگهیهایی که در رابطه با این مضمون باشد مطالبه وجه کند. البته علتش این است که رسانه ملی در این چند سال شرایط اقتصادی بدی اخیر دارد. این نافی این نمیشود که مسئولیت اجتماعی خودش را در این رابطه نادیده بگیرد. نداشتن فرهنگ ایثار در جامعه ممکن است باعث شود که یک مشاجره لفظی در خیابان به دعوا و در نهایت مرگ یک هموطن بیانجامد. باید یک دستگاه و مدیر کل در این بخش باشد تا این جریان را هدایت کند و برنامهای داشته باشد و هر کس مسئولیت خودش را بداند. این مستلزم یک برنامه پنچ یا ده ساله است. مطمئن باشید بعد از آن حتماً خروجی رفتار مردم تغییر کرده و به سمت بهبود خواهد رفت.
ما در مجله موفقیت بعد از پایان جنگ هشت ساله کارمان را آغاز کردیم و تمرکز کردیم روی ایجاد فرهنگ مثبت و ایجاد رفتار مثبت و اصلاح رفتار مردم. روایتی که از حضرت علی داریم که میفرماید اگر حرفی را بزنید ، تکرار یک حرف به عمل منجر خواهد شد و تکرار آن عمل تبدیل به سرنوشت میشود. ما سعی کردیم در این راستا گفتار مثبت اندیشی داشته باشیم و مردم را به خویشتن داری و درست زندگی کردن دعوت کنیم. الحمدالله آقای دکتر حلت به عنوان یک فرد شناخته شده در جامعه مطرح است و مردم علاقه خاصی به حرفهای ایشان دارند. ما سعی کردیم این گفتمان را پیگیری کنیم. پیامهای مردم نشان داده که مثلاً شخصی در مقطعی از زندگیاش با یک اشتباه در کار یا رفتار مسیر زندگیاش تغییر کرده و بعد با راهنمایی و مشاوره درست برگشته و اصلاح شده است. این برای ما مثبت است، اگر رسانههای دیگر هم این رویه را برای خودشان در قالب یک برنامه داشته باشند به نفع همه ما است. اگر من در یک خانواده چند نفری یاد بگیرم خشم خودم را کنترل کنم و جمع همین جامعه یک ملت میشود و جمع یک ملت یک جهان میشود.
برگزاری مراسمی مثل اهدای نشان و جایزه رسانه چه تاثیری در تشویق اهالی رسانه به کار در این زمینه دارد؟
اگر رسانه به من یاد بدهد که یک حرف، نگاه، تفکر و جهانبینی خوب را ترویج کنم جدا ازآن که برای خود و مجموعهام مثبت باشد برای مردم هم خوب است. قطعاً دادن نشان و جایزه میتواند به این کمک کند که این انسانها به مردم معرفی و تکریم شوند و مهم تر از آن که رها نشوند. مثلاً افرادی که در جشنوارههای مختلف به عنوان چهره ملی شناخته شدند آیا شما الان در رسانهها نشانی از آنها میبینید؟ اگر این انسانها را به عنوان نماینده نظام جمهوری اسلامی میشناسیم و به آنها نشان یا جایزه ویژه اهدا میکنیم باید با آنها صحبت کنیم که چگونه و چرا این جایزه را دریافت کردند، نه در یک دوره یک ماهه یا یک ساله بلکه برای سالهای بیشتری به آنها تریبون داده شود و در جایگاههای مختلف تکریم شوند.
انشاءالله این نشان استمرار هم داشته باشد. استمرار مبتنی بر ترویج فرهنگ و ایثار باشد نه اینکه هر سال نشانی به افراد جدید بدهیم و از آنها خداحافظی کنیم. به هر ترتیب دولت باید هزینه کند اگر ما از یک دوره رکود اقتصادی ده یا بیست ساله رهایی پیدا میکنیم من فکر میکنم فاز بعدی رسیدن به اخلاق و فرهنگ مردم است. نبود این فرهنگ در حال حاضر باعث و بانی خیلی اتفاقات تلخ در جامعه است.
رسانهها چگونه میتوانند سطح ایثارگری عمومی را ارتقا دهند و مردم را به این کار تشویق کنند؟
رسانهها باید مسئولیت اجتماعی را به خوبی حس کنند یعنی اگر من یک صفحه کمتر آگهی گرفتم ممکن است از نظر اقتصادی امنیت نداشته باشم ولی یه هر ترتیب منِ سردبیر یا منِ رئیس صدا و سیما یا دستگاههای دیداری و شنیداری که در حال حاضر تریبون دارم اگر یک پیام یک دقیقهای را روزی چند بار پخش کنم یا در پاورقی چند خط در رابطه با فرهنگ ایثار برای مردم بنویسم مسئولیت اجتماعی خودم را انجام دادهام. اگر جوامعی در دنیا به جایی رسیدند به خاطر همین احساس مسئولیت است. در حال حاضر نبود فرهنگ ایثار آسیبزاست یعنی اگر مثلاً همان آتشنشانی که به درجه رفیع شهادت نائل آمده احساس مسئولیت نمیکرد که جانش را به خطر بیندازد، قطعاً این اتفاق نمیافتاد.
در سال نود با مشارکت گروه اقتصاد شبکه یک صداوسیما و با پلیس مرزبانی یک مجموعهای برنامهای ضبط کردم و نشان دادم در صفرهای مرزی چه اتفاقاتی میافتد. عزیزانی در مرزها با سرما و گرما وانواع و اقسام گروههای معاند درگیرند. تلههای انفجاری در راهشان قرار میدهند. اینها را من به چشم دیدم. اگر ما امروز در رابطه با بلندیهای حاج عمران صحبت میکنیم مردم باید بدانند که چقدر شهید داده و متاسفانه توسط گروه پ.ژ.ک چقدر برای مرزبانان ما تله انفجاری گذاشته میشود و چقدر از این جوانان شهید میشوند. شاید برای اینکه جو عمومی متشنج نشود اطلاع رسانی کمتری میکنند ولی اگر امثال این عزیزان نباشند و از ملت دفاع نکنند همان بلایی سرمان میآید که امروز در سوریه و عراق و خیلی از کشورهای دیگر سر مردمش میآید.
تمام رسانهها باید در این زمینه هزینه و حمایت کنند. این بیشتر بحث مسئولیت اجتماعی است و باید دبیرخانهای تشکیل شود و بودجهای را تعریف کنند و آن بودجه دست افرادی که در رسانه کار میکنند برسد و درست هزینه شود. اگر این کار انجام شود قطع به یقین وضع ما از این بهتر خواهد شد.
خبرنگار: فاطمه محمدپور
- ۹۵/۰۸/۰۸